يادداشت ها

مروري كوتاه بر ناسيوناليسم افراطي ايراني

سه شنبه 17 آبان 1390

به وجود آمدن تفكر ناسيوناليسم افراطي ايراني كه اساس آن بر بنيان باستانگرايي بوده و متعلق به دوران تجددخواهي در ايران بود، سرآغاز ستم ملي بر عليه ملل ساكن ايران مي باشد.

نظريه پردازان ناسيوناليست ايراني با اتكاء بر تاريخ باستان و نژاد موهومي آريايي وتعريف فرهنگ و زبان ملت فارس به عنوان فرهنگ و زبان معيار، اقدام به نابودي هويت ملل بيگانه ترك و عرب (به زعم آنها) كردند.

«... نظريه پردازان اين تفكر چنان به افراط گراييدند كه سخن از "نژاد پاك آريايي" راندند و بر زبان و ادب پارسي به عنوان تنها ستون فرهنگ ايراني تاكيد گزاف ورزيدند. ... آنان حفظ و استمرار فرهنگ و ميراث تمدني ايران را در گرو التزام به انديشه اي مي انگاشتند كه اركان آن عبارتند از:

1. فرهنگ ايران باستان

2. نژاد آريا و زبان فارسي

3. حذف و استحاله فرهنگ هاي قومي و محلي

4. التزام به معيارهاي فرهنگ و تمدن غربي

5. مقابله با اسلام [و گرايش به دين زرتشتي] » (گفتارهايي درباره زبان و هويت، به احتمام حسين گودرزي، نشر موسسه مطالعات ملي، ص 102)

 در اين رابطه دكتر كچويان معتقد است:

"هويت باستاني يا ناسيوناليستي كه به غلط تا امروز مترادف هويت ملي ايراني مطرح مي شود. بر ساخته اي مفهومي از هويت ايراني در دوره اول پيدايش مسئله هويت در ايران است. متجددين از همان آغاز با اين مغالطه طرح خود را با عنوان طرح ملي و بومي جا مي انداختند." (تطورات گفتمان هاي هويتي ايران، دكتر حسين كچويان، ص 88)

 همچنين در رابطه با ستيزه جويي با ساير ايرانيان غير فارس در گفتمان هويتي ناسيوناليستها دكتر كچويان معتقد است:

"... ريشه خصومتي تازه را با اعراب به عنوان «ديگري» جديد ايرانيان پي ريزي كردند كه تا هم اكنون نيز بر بعضي ذهنيت ها يا سياست ها حاكم است"(تطورات گفتمان هاي هويتي ايران، دكتر حسين كچويان، ص 90)

 البته دكتر كچويان در اينجا از "ديگري" دگري كه در گفتمان هويتي ناسيوناليستها وجود دارد نامي نبرده اند و آن "ديگري" تركان ايران مي باشند. چنانچه اين مطلب به وضوح از سخنان آخوندزاده و محمود افشار مشخص مي باشد:

« "خود" آن است كه به زبان پارسي، يعني زبان ملت ايران سخن گويد و «غير» و «بيگانه» كساني را در بر مي گيرد كه به لسان عرب و يا كلام تركان گفت و گو مي كنند.» (آخوند زاده) و بدين ترتيب تركان و اعراب "ديگران" هستند كه از دايره

ايرانيت بيرون رانده مي شوند.» (تبارشناسي هويت جديد ايراني، محمد علي اكبري، انتشارات علمي فرهنگي، ص 66)

 «مطلب از دو حال خارج نيست يا اذربايجاني ايراني هست يا نيست اگر هست ترك نميتواند باشد ... »( محمود افشار، يگانگي ايرانيان و زبان فارسي، ماهنامه آينده شماره 2 سال چهارم ابان 1338)

و چنين نگرش هايي نسبت به ايرانيان غير فارس بود كه سبب ايجاد تفكرات استقلال خواهانه و ظهور شعور ملي در ميان ملل ساكن ايران گرديد.

«... شكل گيري جنگ هاي داخلي و اقدامات تجزيه طلبانه و تشديد مصائب گوناگون اجتماعي ... . ناسيوناليسم ايراني پهلوي يا باستاگرايي آريايي حاصل چنين شرايطي است.» (تطورات گفتمان هاي هويتي ايران، دكتر حسين كچويان، نشر ني، چاپ سوم، ص 92)

 اما ناسيوناليستهاي افراطي ايران امروزه بدون هيچ توجهي به دلايل داخلي تفكرات استقلال خواهانه بدون تعقل صحيح در اين رابطه، صرفا بر عوامل خارجي از قبيل حمايت هاي اسرائيل و آمريكا و يا تركيه و آزربايجان! تاكيد مي كنند و هويت طلبان را متهم با همكاري سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه مي كنند.

 در رابطه با عوامل موثر در به وجود آمدن تفكر باستانگرايي در ايران دكتر كچويان عقيده دارد:

" ... البته در شكل دهي به ايدئولوژي باستانگرايي، جريانها و گروه هاي مختلفي نيز به جز منورالفكرها نقش داشتند. زرتشتيان هند و مستشرقين از جهات متعددي از جمله توليد مواد اوليه فكر يا منابع نمادين لازم در اين كار نقش اساسي به عهده داشتند."(تطورات گفتمان هاي هويتي ايران، دكتر حسين كچويان، ص 95)

همچنان كه در اين خصوص نقش استعمار و سازمان هاي يهود نيز اخيرا كم و بيش مشاهده شده است.

(اشاره به مقاله فارس نيوز در رابطه با جديد ساخت بودن پاسارگاد و نظرات ناصر پور پيرار در اين رابطه. از زرتشتيان هند نيز مي توان به اردشير ريپورتر رئيس سازمان مخفي اطلاعات بريتانيا در ايران اشاره كرد)



بؤلوم :
یازار : محمد امين


آنا یارپاق

آرشیو

Email

RSS

بلاگا گؤره



بؤلوم لر

     

سون یازیلار

باغلانتی لار

یولداش لار

آرشیو

سایغاج